روزهای بدی رو میگذرانم. سخت، تنها و بیحوصله. شبها کمی کتاب میخونم. سیگارم به یک و نیم پاکت در روز رسیده، اما مگر چه اهمیتی دارد؟ و مثل همیشه بسیار دوستت دارم.
+ کی چه می داند. شاید هم بهترین روزهایم هستند. سیگار و فیلم و کتاب و آهنگ به مقدار کافی. شببیداریها و هیچ انگاشتن همه چیز.
درباره این سایت