چه می‌گویی سایه؟
چه واگویه می‌کنی با من سایه؟
با این
دوخته نگاهُ
ریخته خونُ
خفته نجوا
چه می‌گویی سایه؟
چه واگویه می‌کنی با من سایه؟
به سان مردی که برای همیشه معشوقه‌اش
در شکل زنی که برای همیشه عاشق‌اش
که سایه‌ی منی تو؟
که فرار نکنم از تو؟
که تو با منی؟
که پنهان نشوم از تو؟
که تو صدای منی؟
که سکوت نکنم؟
که غمگینی و به تو نخندم؟
که برای زنده ماندن باید
تو را از خود دور کنم؟
چه می‌گویی سایه؟
​​​​​​​چه واگویه می‌کنی با من سایه؟
اندکی بلندتر
‌تر
عریان‌تر
فاش‌تر
رسواتر
من بنده‌ی صریح و رک و مستقیم‌ام

بیزارم از کنایه و حرف در دهان لق‌لقه کردن
چه می‌گویی سایه؟
​​​​​​​چه واگویه می‌کنی با من سایه؟
از سرخی آفتاب غصر می‌گویی
از شامگاه خون‌رنگِ آسمان می‌گویی
از آخرین نثار واپسین لبخند می‌گویی
از پشت سر گذاشتن روستایی می‌گویی
که به خاطر او دوستش دارم و
بیزارم از آن به خاطر تمام چیزهای دیگر
حتا از به دنیا آمدن در آنجا
که به پس می‌نگرم و نمی‌خندم
چه می‌گویی سایه؟
​​​​​​​چه واگویه می‌کنی با من سایه؟
از هرگز برنمیگرددی که در دل می‌گویم
از هرگز به اینجا نمی‌آیدی که فرو میگویم
از مدام اتوبوس
از جلوه به رفتن
از مدام‌تر زیبایی‌اش
آه سایه
چه می‌گویی سایه؟
​​​​​​​چه واگویه می‌کنی با من سایه؟
اما
اما اگر اینجا بودی
اگر اینجا بودی
دست می‌بردم به بستن پنجره‌ها و 
با تمام توانم به صورتت می‌کوبیدم
که تسکین درد من
خون آویخته از چانه‌ی تو خواهد بود
که خون تسکین من و درد من است.
چه می‌گویی سایه؟
​​​​​​​چه واگویه می‌کنی با من سایه؟

 


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : می‌گویی ,می‌کنی ,واگویه ,سایه؟​​​​​​​چه ,می‌گوییاز ,تو؟که ,واگویه می‌کنی ,سایه؟​​​​​​​چه واگویه ,می‌گویی سایه؟​​​​​​​چه ,برای همیشه ,می‌گویی سایه؟چه ,سایه؟​​​​​​​چه واگویه می‌کنی ,می‌گویی سایه؟​​​​​​​چه واگویه ,سایه؟چه واگویه می‌کنی ,می‌گویی سایه؟چه واگویه
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اموزش ترجمه مطالب داغ [سلول انفرادیم] غلغله... در مشرق کارواش بخار سایت پاتوق ایران ویستا سازه نام پسر اسم دختر شازده کوچولو